۱۳۹۲ خرداد ۶, دوشنبه

سیاست و لایه های پیاز

سیاست در هیچ جای جهان آنطور که نمایشگران روی صحنه می خواهند بخورد مردم بدهند ، چندان ساده و شفاف نیست.
گاهی می شود پاسخ ها را با درج پرسشهای صحیح یافت . بقول قدیمی ها "سوال خوب ، نصف جواب است ".
پس از جریان ثبت نام و نامزدی برای انتخابات ریاست جمهوری و آن غائله ی عدم احراز صلاحیت ، یکی از
مقولات مهمی که مرتب در ذهن من بازی می کرد و خودش را به نمایش می گذاشت و جلوه گری می کرد ،
حرکت دو رئیس بزرگ بود . یکی رئیس مجمع تشخیص مصلحت و دیگری رئیس جمهور حالیه ایران .
برای من هضم حرکات این دو کمی ثقیل می نماید.یعنی هر جور میسنجم ، دو دو تای رفتار این دو رئیس
با چهارتایشان نمی خواند.حالا این دو رفتار را بشکل دو پرسش جلوی رو می گذارم :

1- هاشمی رفسنجانی با علم به اینکه نمی گذارند به صندلی رئیس جمهوری تکیه بزند ، چرا برای کاندیداتوری
    ثبت نام کرد ؟

2- احمدی نژاد چرا با وجود اینکه می دانست رحیم مشایی هرگز رای صلاحیت را از شورای نگهبان
    دریافت نخواهد کرد ، علی الظاهر تمام تخم مرغ های خود را در سبد مشایی گذاشت ؟

سیاست همچون پیاز ، لایه های تودر تو دارد .  

۴ نظر:

بابک گفت...

شاید برای اینکه من و شما رو سر کار بذارن؟ که چی بشه؟ مثلا فکر کنیم این انتخابات، انتخاباته؟ در صورتیکه ته دلمون می دونیم نیست؟ االله اعلم
چقدر سئوال کردم! یه من یه غاز
اعصاب معصاب ندارم که. اون رفیقمون هم که رفته ناپدید شده و با ما سر سنگین
اون یکی دیگه رو هم نیشش زدم که تحریمم کرد. اصن یه وضی

قدیسه گفت...

فضای غریبیه... متاسفانه پیش بینی های قبلی که کردین به حقیقت پیوست...
1- از کجا این تیوری رو مطرح کردین که میدونست رد صلاحیت می شه!؟ شاید اون هم مثل ما اندک امیدی داشت که بخاطر جرقه انداختن به تنور بی رونق ان.تخابات هم که شده مورد تایید قرار بگیره...
2- بگمونم ا.ن چیزی در چنته داشت، یا حداقل داشتنش رو"بلوف" زده بود، که گمان میکرد با تهدید کردن از محلش میتونه ظاهرا به تایید بهارش برسه... اما باطنا چیز مهمتری اینبار نه در جایگاه "بلوف" که در وضعیت تهدید واقعی، اون رو به سکوت که چه عرض کنم، خفه خون واداشته...
در کل سیاستی پنهان و لایه لایه درکار نیست، پدرسوختگی و حرومزادگی علنی در جریانه... از الان میتونیم به پرزیدنت ج.لی.لی تبریک بگیم...
کاپیتان@ ارادتمند... الوعده وفا... میدونین که خواننده ثابت نگاشته های شما و سایر دوستان هستم... بر من ببخشید که به دلیل ابتلا به نوعی وسواس و کثیر الشک بودن، احتیاط واجب! بود سکوت پیشه کنم... خوشحالم که بدر با وجود دل نوشته های گرم شما، بر دل مخاطبین نشسته و رونق بیشتر گرفته... به امید صلح و دوستی...

آق میتی گفت...

@کاپتان جان
1-اون رفیق مشترک با ما هم سرسنگین شده قربان . از مدتی پیش دیگه در چت سرا هم پیدایش نیست.
2- تو که حوصله ی تحریم نداری خب چرا نیش میزنی ببم جان ؟ :))
غصه نخور قربانت گردم . دنیا به همین چیزهایش هست دیگر.آقا ما هم مرتب میایم و سر میزنیم اما خب راستش چون از مقوله ی تجربیا بنده بدور است این سری مطالب اخیر ، اینست که ترجیح داده لالمونی گرفته و صم و بکم یه گوشه نشسته ایم و نظاره میکنیم ببینیم دوستان چه میگویند .

@قدیسه جان
راجع به سیاست ، نه اونکه بگم پدرسوخته بازی درش نیست که خوب هم هست .اما فکر هم قاطیش هست .من گمان میکنم هاشمی با سپری کردن عمری در مناسبات بین لایه های هیئت حاکم ، همچین آبدوغ خیاری و از روی احساسات و اثرات خواب قیلوله تصمیم نمیگیرد و بقول معروف گز نکرده پاره نمیکند.
مطمئن هستم که مطمئن بودهراهش نمی دهند به این بازی. اما چرا پای گذاشته به وسط ؟ اتمالات زیادی هست . مهمتر از همه اونکه ما خودمون رو گول نزنیم و بر حرفهای صریح زعما ، حاشیه و تفسیر ، اونجوری که خودنون دوس داریم باشند ، نبندیم .
احمدی نژاد رو هم بعید نمیدونم که با بند و بستی منجمله خارج کردن افرادش از زیر ضربات بعد از انتخابات ، ترجیح داده که با برگهایش بازی نکند . البته بحث طولانی هست .

قدیسه گفت...

چرکنویس عزیز@ بگمونم از بعد حوادث انتخابات قبلی و اون حجم از اقدامات صریح، خیلی وقته جای فکر و اصولا عامل نگاه منطقی از دیدگاه حضرات محذوف و اصالتا غیرضرور و خیلی لوکس شده... و سیاست ما عین پدرسوختگی ما القصه... در مورد ها.شمی حرفتون قابل تامل بود، اما در مورد ا.ن شاید نیاز به همون بحث طولانیه! به هرحال منطقی نیست وقتی نظر راسی به مرئوس (املاش درسته ؟!) نزدیک اعلام شده در تریبونی عمومی، ضربه خاصی متوجه اون مرئوس یی نوا باشه...
پ.ن: بنده همچنان منتظر اون درج رخداد سوم از سری ماجراهای مابعدالطبیعه ام... یادتون که نرفته؟!... ارادتمند