۱۳۹۴ تیر ۲۵, پنجشنبه

تاریخ جهانگشاد (5)




شامگاه ; شیخ بر منبر حکایت خلقت می گفت ، مریدی دست و پا نشسته در کلام بدوید و پرسید : یا شیخ عالم در ذات ، نرینه است یا مادینه ؟
مولانا فرمود: آیا توان گفت که زن،نامرد است ؟ گفت :بلی یا شیخ . مولانا روی به مریدان کرد و پرسید: مردی زین میانه یافت می شود که ابله تر از این مرید باشد؟ همگان لب بِِخَستند و دم نیاوردند. شیخ گفت : میبینی که اینجا نیز مرد یافت نگردد .پس بدان که جهان در ذات ، نه مرد است و نه زن ، بل ; نامرد ، غالب است !. مریدان چون این سخن حکیمانه بشنیدند ،تا پگاه سر در خشتک حیرت فرو برده مشغول یک قل دو قل شدند.

(نقل از مجالس سبعه ی مولانا معین الدین - بغ داد)

هیچ نظری موجود نیست: