۱۳۹۴ تیر ۲۵, پنجشنبه

تاریخ جهانگشاد (4)



گویند مولانا چون بر منبر خطابه رفت در نماز عید ، خربنده ای بیرون مزگت ،خر خود میراند. خر روی سوی مزگت نهاد . خرچران بانگ زد: هوووووش ! آنسو چرا ؟!مگر قوم و خویشت دیده ای ؟! و قدری خر به چوب، بنواخت . مولانا چون این بشنید فرمود: والسلام و علیکم و رحمت الله و برکاته و از منبر بزیر آمد.

در مناقب مولانا ابواسحاق پشم باف

هیچ نظری موجود نیست: